توفیقی بودن حدود آیهها
در عین تحقق این اصطلاح در محاوره مسلمانان جای طرح این سؤال است که آیا فاصلههای آیههای قرآن امری توقیفی است؟ یعنی این که فلان قسمت از قرآن یک آیه به حساب آید آیا به امر رسولالله (ص) و وحی است؟ و توقیفی است که دیگران حق اظهارنظر ندارند که آیه را کمتر یا بیشتر تعیین کنند و یا این که این موضوع از آن مقدار از اهمیت برخوردار نیست که نیاز به دستور وحی داشته باشد از جمله شؤون قرآن است که اجتهاد و نظر در آن راه دارد.
بسیاری از محققان دیدگاه اول را پذیرفتهاند که در این شأن قرآن جای اظهارنظر نیست همانگونه که از رسولالله (ص) رسیده است باید همان روش پیروی شود.
سیوطی از بسیاری مانند ابن عربی، زمخشری، و … نقل میکند که آیهها توقیفی هستند آنگاه به برخی از مشکلاتی که در پذیرش این دیدگاه وجود دارد از جمله شناخت فاصلهها به صورت دقیق که به رسولالله (ص) مستند باشد اشاره میکند و اعتراف ابن عربی را نقل مینماید. البته این موضوع را از عمل کرد و سیره مسلمانان تا حدودی میتوان به دست آورد و متصل به سیره رسولالله (ص) نموده که در مثلالمصص، کهیعص، عسق، طسم، یس، حم، طه، آیه به حساب آمده است اما در نظایر آنها مانند: الم، طس، ص، ق، ن، آیه به حساب نیآمده است گاهی یک کلمه مانند «مْدْ هامتان» آیه به حساب آمده است بنابراین این نکات را سیره مسلمانان نشان میدهد در این موضوع جای اظهارنظر نیست باید به روش گذشته عمل نمود.
در عین حال این دیدگاه مواجه با یک مشکل است که بر اساس چه ضابطه حدود آیهها مشخص میشود؟ دو ضابطه برای تثبیت این نکته مطرح است، یکی این که سیره رسولالله (ص) بوده است که در پایان آیهها وقف مینموده است. دوم این که سجع آیهها نشانگر پایان آنهاست. لیکن هیچکدام از دو ضابطه در تمام آیههای قرآن منطبق نمیباشد؛ نه سیره رسولالله (ص) به صورت شامل در همه آیهها ثابت است و نه همه آیههای قرآن از سجع موزون بهرهور هستند و به همین خاطر اختلاف در شمارش و تعداد آیهها به چشم میخورد.
زرکشی از ابو عمر دانی نقل میکند در تعداد آیههای قرآن به شش هزار اتفاق است اما بیشتر از آن برخی 204 و برخی 219 و برخی 225 برخی 226 و برخی 230 آیه گفتهاند. (البرهان فی علم القرآن ج 1، ص 314)
و اختلاف آن چنان گسترده است که بر اساس شهرهای مکه، مدینه، کوفه، بصره و شام تعداد آیهها فرق میکند. (اتقان، ج 1، ص 115، نوع 19، ص 88، 89)
بنابراین گرچه شؤون قرآن از اهمّ امور است و نمیتوان خودسرانه در آن دخالت نمود؛ لیکن برخی از شؤون قرآن از آن مقدار اهمیت برخوردار نیست که اظهارنظر در آن راه داشته باشد. در مورد حدود آیههای قرآن آن مقدار که از سیره رسولالله (ص) به صورت قطعی به اثبات برسد و یا روایات و شواهد دیگر آن را تأیید کنند لازم است طبق آن پیروی شود و حق تجدیدنظر نیست. ولی در مواردی که چنین معیارها به اثبات نرسد اظهار نظر بیاشکال است و این دخالت در شؤون توقیفی قرآن نیست زیرا این مسائل به خصوص تعداد آیهها به زمان بعد از رسولالله (ص) مربوط میشود همانند اعرابگذاری، نقطهگذاری، تقسیم قرآن به سیجزء و شصت حزب و امثال این مسائل دخل و تصرف در قرآن به حساب نمیآید.
بنابراین اگر آیاتی احکام خاصی دارند که روایات بر آن دلالت نموده باشد، مانند آیتالکرسی در نماز لیلهالدفن و یا دو آیه: )وَ ذَالنُونَ إذْ ذَهبَ… ( (انبیاء، 87) ؛ )وَ عندَهُ مفاتحُ الغَیبِ… ( (انعام، 59) در نماز غفیله و امثال اینها بر اساس روایات پیروی میشود این آیهها را نمیتوان دخالت نمود. و نیز سیره رسولالله (ص) در وقف بر پایان آیه ثابت شود؛ و یا از سجع آیهها اطمینان بر پایان آنها حاصل شود که پذیرفته میشود و الا اگر این معیارها ثابت نشود، توقیفی بودن این موضوع به اثبات نمیرسد، لذا نمیتوان گفت حدود آیهها قرآن به طور کلی توقیفی است لیکن به لحاظ ایجاد روش یک دست در شؤون قرائت بهتر است از إعمال نظرهای متفاوت پرهیز شود و به همین صورت که اکنون شمارهگذاری شده و در بسیاری از نشرها رعایت شده است نگاشته و منتشر شود.